مرداد ۰۸، ۱۳۸۴

بعضی ها


بعضی آدم ها اصلاً نبايد فکر کنند
اگر هم فکر می کنند نبايد تحليل کنند
اگر هم تحليل کردند حداقل نبايد نتيجه گيری کنند
اگر نتيجه گيری هم کردند و کار از کار گذشت
حداقل بهتر است در مورد نتيجه تفکراتشان حرف نزنند

تیر ۳۱، ۱۳۸۴

تیر ۲۸، ۱۳۸۴

به مناسبت سالروز تولدم

nemidoonam che joori shooro konam...
neveshtan kareh sakhtiyeh...
be joorat niaz dareh...
salgardeh tavaloodameh...., che tavaloodi...., kash hich vaght be vooghooooo nemipeyvast...
areeee.... hame tavalod migiran .. ma ham tavalood gereftim...
be ghooole mohamd reza frootan to filme shabe yalda :
jashneh tavaloodeh ..... mamnooeeeeeeeee ?
zaneh bi hejab nadarim..., zaneh ba hejab ham nadarim...
marde bi gheyrat nadarim...,marde ba gheyrat ham nadarim....
navare mobtazal nadarim......, mahvareh nadarim.....
sooovar ghabihee nadarim....
hashish... grass.... teryak .... zooghal khooob..... rafighe nabab ham nadarim....
raghs ... avaz.....khooshi... khandeh....beshkanoo bala bendaz...... nadarim...........
sharmandatooonam hich chizeh mamnooeeeeeeeeee kolan nadarim....
mehmooniyeh vali mehmoon nadarim....
namayesheh..... onam namayesh yeh nafareh...
halam kharabeh.....
injast ke adam mitooneh be ghooodrate sher haye anathema pey bebareh makhsoooosan zamani ke migeh.....

My paralysed heart
Is bleeding...
My love's torn apart
Desire to be free
A bleak garden to cry
When my inamorato died
Loveless so real
Lifeline of mortality
ondemned to misery
Restless oblivion forever...

!!! من هستم

نه این که چون راه می روم ، هستم .

و نه هستم چون نفس می کشم .

و نه حتی ، چون فکر می کنم پس هستم !

من هستم ،

چرا که می گریم و هنوز هم می گریم

تیر ۲۵، ۱۳۸۴

Pulled Under

Just freedom is only a hallucination ازادی تنها توهمی بیش نیست
That waits at the edge of the distant horizon که در لبه افقی در دور منتظر است
And we are all strangers in global illusion و همه ی ما در این خیال باطل غریبه ایم
Wanting and needing impossible heaven نیازمند و خواستار بهشتی غیرممکنیم
Chasing the dream as they swim out to sea در حالی که انها به سمت دریا شنا می کنند
The mirage ahead says that they can be freeسرابی که جلوی ماست نشان میدهد که انها می توانند ازاد باشند
Become lost in delusion drowning their reason گم شدن در فریب غرق شدن عقلهایشان
Swept on by the current of selfish ambition منحرف شده با جاه طلبی های روزمره
Frightened ashamed and afraid of the blame ترسان و شرمسار از مقصرشناخته شدن
The questions are screaming the answers are hiding سوالها فریاد می زنند ِ جوابها پنهان میشوند
The sickness is growing distracted condition بیماری به حالت دیوانه کننده ای رشد می کنند
You can feel the disgust and smell the confusionمی توانی نفرت را حس کنی و پریشانی را ببویی
Lying insane getting soaked in the rain دروغهای احمقانه در باران غسل داده می شود
Draining the sky of the guilt and the shame ابکشیدن اسمان ِ گناه و ننگ
The nightmare is coming the clouds are descending ابرها پایین میآیند و کابوس آغاز می شود
Pulled under two thousand metres a second ۲۰۰۰متر بر ثانیه پایین کشیده شده
Clawing at walls that just slip through my fingers چنگ زدن به دیواری که از میان انگشتانم می لغزد
Darkness consuming collapsing and breaking تاریکی می شکند ِ متلاشی می کند و تحلیل می رود
Distilled paranoia* seeped into the walls قطرات پارانویا از درون دیوارها می تراود
And filled in the cracks with the whispering calls و با نجوا شکافها را پر می کند
Shadows are forming ِ take heed of the warnings به هشدارها توجه کن ِ سایه ها پیشرفت می کنند
Creeping around at four in the morning در ۴ صبح به اطراف می خزند
Lie to myself start a brand new beginning به خودم دروغ می گویم تا یک آغاز کاملا نو داشته باشم
But i'm losing myself in this fear of livingاما خودم را در ترس از می بازم
Freedom is only a hallucination ازادی تنها توهمی بیش نیست
That waits at the edge of the places you go when you dream که در لبه جایی که هنگام رویا میروی منتظر است Deep in the reason betrayal of feeling در اعماق عقل خیانتِ احساسات
The mistakes that I made tore my conscience apart at the seemsبنظر می رسد که اشتباه هایم وجدانم را می دردFreedom is only a hallucinationازادی تنها توهمی بیش نیست
That waits at the edge of the places you go when you dream که در لبه جایی که هنگام رویا میروی منتظر است Freedom is only a hallucinationازادی تنها توهمی بیش نیست
That waits at the edge of the places you go when you dream که در لبه جایی که هنگام رویا میروی منتظر است Deep in the reason betrayal of feeling در اعماق عقل خیانتِ احساسات
The mistakes that I made tore my conscience apart at the seemsبنظر می رسد که اشتباه هایم وجدانم را می دردFreedom is only a hallucinationازادی تنها توهمی بیش نیست
That waits at the edge of the places you go when you dream که در لبه جایی که هنگام رویا میروی منتظر است

تیر ۲۴، ۱۳۸۴

خسته

خسته ام،
خسته از تمام جهان
خسته از این زمان
که بیداد است جای هر عشق،
جای هر ایمان
خسته ام،
ای تمام آدمیان
روح من از فریب ها خسته است
هر دری می زنم وفا مرده است
در به روی امیدها بسته است
از محبت کسی نمی گوید
هیچ کس عشق را نمی جوید
دوستی واژه ای است ناخوانده
سر دیوارِ بی کسی مانده
گم شدم در میان حسرت ها
حسرت دوری از شرارت ها
حسرت لحظه های آرامش
حسرت دل بریدن از غم ها
خسته ام
خسته از ریاکاران
خسته از زاهدانِ بی بنیان
خسته از این جهانِ مکاران
خسته از جستجوی بی حاصل
در پی کیمیای یک انسان
وای بر من
شکسته بال و پرم
و مرا تا دیار انسان ها
روز تاریک و راه بی پایان

تیر ۱۹، ۱۳۸۴

MS نوشته یک بیمار مبتلا به

...دستهایم کم توان شده اند آخر هفته بدی داشتم آنقدر که جمعه میخواستم قرصهایم را یکجا ببلعم اما
.لبخندی کودکی چهره ام را می شکفد
.اگر او می دانست در باغچه دیگر یاس مهربانی نمی روید آیا باز هم می خندید
اگر او میدانست پرستوی صداقت کوچ دائمی کرده آیا لبخند باز هم مهمان لبانش میماند
....اگر او می دانست ... باز هم می خندید

تیر ۱۰، ۱۳۸۴

Parisienne Moonlight (از این زیباتر امکان پذیر نیست)

I feel I know you
I don't know how
I don't know why
I see you feel for me
You cried with me
You would die for me
I know I need you
I want you
To be free of all the pain
You have inside
You cannot hide
I know you tried
To be who you couldn't be
You tried to see inside of me
And now i'm leaving you
I don't want to go
Away from you
Please try to understand
Take my hand
Be free of all the pain
You hold inside
You cannot hide
I know you tried
To feel...To feel...