آبان ۰۶، ۱۳۸۴

....حباب های تهی عشق

با زیبائی طلائی رنگ غروب
و خورشید عشقم که در آسمانم پائین آمده
با سایه های وهم آور درختان و قبرها
در کنار سازه های د روغین و تو خالی قلب بیمارم
در کنار ستونهای در حال سرنگونی عشق

۱ نظر:

ناشناس گفت...

دلم گرفت